در اواخر سال 28 میلادی یک کشتی تجاری متعلق به یکی از کارگزاران دولت بریتانیا در نزدیکی دیلم دچار سانحه شده به گل مینشیند. شیخ و حاکم دیلم اموال کشتی مذکور را که متعلق به شخصی به نام آسو بوده است از کشتی خارج و ضبط میکند. سرگرد دی. ویلسون مسئوول پایگاه اطلاعات ی دولت بریتانیا (بالیوزگری بریتانیا) مستقر در خلیج فارس نامههای چندی به حاکم دیلم نوشته خواهان استرداد اموال مذکور میشود. ولی حاکم دیلم – از سلسلهی محلی خلیفات - تا مدتها از استرداد اموال مذکور استنکاف میورزد. ولی ظاهرا بعد از کش و قوسهای فراوان اموال مذکور را به صاحبش مسترد میکند.
استاد ارجمند جناب آقای علیرضا خلیفهزاده متن انگلیسی نامههای مبادلهشده را جهت ترجمه و درج در مقالهای به من دادند. آن چه در زیر میخوانید ترجمه نامههای مذکور است.
امیدوارم خواندن این نامهها خاطر شما خوانندگان دیلمی را خوش آید و گوشهای دیگر از تاریخ این بندر را روشن سازد.
نامه اول:(24 دسامبر 28)
از سرگرد دی. ویلسون (مسئوول پایگاه اطلاعات ی بریتانیا در خلیج فارس) به شیخِ بندردیلم
بعد التحنیه
از قرار اطلاعی که به من رسیده است بغلة سلامتی، متعلق به جناب آسو از کارگزاران دولت انگلستان، در حوالی بندردیلم دچار سانحه شده است و این در حالی بوده است که دو نجیبزادة انگلیسی نیز در آن بودهاند.
همچنین به من اطلاع رسیده است که تمامی محمولة این کشتی از خطر غرق نجات یافته و اکنون در اختیار شما است. شبههای نیست که حضرتعالی نهایت تلاشتان را خواهید کرد این اموال که متعلق به کارگزاران دولت انگلستان است کاملاً حفظ و حراست شوند. اینجانب نیز امتنان خویش را از مساعی حضرتعالی در این خصوص ابراز میدارم.
اما چون میل وافر دارم این اموال با کمترین فوت وقت به دست صاحبانش برسد لازم میبینم کشتیای برای استحصال این اموال به آن خطه ارسال شود. صاحبان این اموال نیز بیشک، همچنان که در این مواقع مرسوم است، از اعطای پاداش درخور دریغ نخواهند ورزید.
دو نجیبزادة انگلیسی نیز که در آن کشتی حادثهدیده حضور داشتهاند اکنون در منزل من بهسر میبرند و هرلحظه انتظار ورود اسبانشان را میکشم. متعاقب عزیمت آنها باز چه از طریق نامه و یا هر وسیلة دیگری با شما تماس خواهم گرفت. درحال حاضر، توصیة من مراقبت و حراست مخصوص از اموال مذکور است که صدمة بیشتری نبینند. تمنای من از حضرتعالی این است که با پاسخ سریع به این نامه مرا رهین منت خود سازید.
نامه دوم:(5 ژانویة 29)
از سرگرد دی. ویلسون (مسئوول پایگاه اطلاعات ی بریتانیا در خلیج فارس) به آسو (کارگزار دولت بریتانیا در بحرین)
نامة شما به تاریخ 28 دسامبر به دست من رسیده است و اکنون – به ضمیمه - پاسخی را که به نامة شیخ عبدالله بن احمد فرستادهام، برای شما نیز ارسال میکنم. فقط مرا مطلع سازید که ترکی بن سعود تا چه میزان میتواند به عبدالله یاری رساند و اینکه آیا او واقعاً مایل است نیروی کمکی به آن خطة ساحلی گسیل کند یا خیر. همچنین به ضمیمة این نامه، رونوشت نامهای را که از شیخِ بندردیلم دریافت داشتهام برایتان ارسال میکنم. همانگونه که ملاحظه خواهید کرد شیخ دیلم داستانی بهکل متفاوت با داستان ناخدای شما – که خوف رفتنش به بحرین را دارم – نقل میکند. زمانی که بغلهتان قصد عزیمت به بندردیلم را کند نامههای درخواستی شما را به آن خواهم سپرد.
گزارشی اختصاصی از وضعیت فعلی بحرین را از طریق امهرست بفرست و کاپیتان را از رخداد احتمالی هر امر تازهای مطلع کن.
نامه سوم:(5 ژانویة 29)
از سرگرد دی. ویلسون (مسئوول پایگاه اطلاعات ی بریتانیا در خلیج فارس) به شیخِ بندردیلم
حامل این نامه، ناخدا صالح، ناخدای بغلة توکلی، اکنون به آن خطة اعزام شده است تا نهایت کوشش را در خصوص استحصال اموال کارگزار بریتانیایی، جناب آسو، انجام دهد. اموال ایشان در بغلة سلامتی بوده است، همان کشتیای که در حوالی دیلم دچار کشتیشکستگی شد و قبلاً دربارة آن برایتان نوشتهام. از شما تقاضامندم هر کمک دوستانهای را که در توان دارید در حق حامل این نامه و در جهت استحصال اموال اربابش مبذول دارید. تردیدی نداشته باشید که بابت کمکها و خدماتی که در حق ایشان مبذول میدارید، پاداش درخوری را ـ که در چنین مواقعی مرسوم است ـ دریافت خواهید کرد.
نامة چهارم:(11 ژانویة 29)
از سرگرد دی. ویلسون (مسئوول پایگاه اطلاعات ی بریتانیا در خلیج فارس) به شیخِ بندردیلم
حامل این نامه، به اسم حاجی محمد بورغیس، ناخدای لنج مربوطه است که چندوقت قبل دربارهاش برایتان نوشتم. وی به این دلیل به بندردیلم مراجعت کرده است تا کلیة امور مربوط به کشتی سابقالذکر را رتق و فتق کند. همچنین، نیات خیرخواهانه و دوستانة شما زمانی بر من مشهود خواهد شد که این مهم را انجامیافته ببینم. البته ناخدا نیز در انجام امور مرسوم در این مواقع کاملاً توجیه شده است.
نامة پنجم: (25 ژانویة 29)
از سرگرد دی. ویلسون (مسئوول پایگاه اطلاعات ی بریتانیا در خلیج فارس) به شیخِ بندردیلم
بعد التحنیه
تاکنون چندین نامه درخصوص بغلة متعلق به کارگزار انگلیسی آسو، که در حوالی شما دچار کشتیشکستگی شده است نوشتهام و از شما تمنا کردهام که جهت استحصال اموال آن کشتی از هیچ کمکی در حق خدمة آن که به خطة شما گسیل شدهاند دریغ نورزید. ارباب آنها، جناب آسو، به ایشان اختیار تام داده است تا در قبال هر کمکی که در جهت انجام ماموریتشان به آنها می شود پاداش مرسوم در این مواقع را اعطاء کنند. ولی به من گزارش رسیده است که نه تنها به آنها هیچ کمکی نشده است که با آنها بدرفتاری شده و وسایل و چیزهایی را که خودشان و فردی که استخدام کرده بودند به زحمت در ساحل پیاده کردهاند، به زور از آنها گرفته شده و افزون بر این برخی از افرادشان نیز در همین بین زخمی شدهاند. اکنون هرچند برایم بسیار دشوار است باور کنم چگونه ممکن است منافعی را که در این خصوص عایدتان میشود فراموش کنید، فکر میکنم ضروری باشد که در تلاش برای استرداد این اموال لحظهای درنگ نکنید و بدانید اگر جز این عمل کنید و خلاف توصیههایی که قبلاً به شما کردهام رفتار کنید و افراد مجرمتان را به مجازات نرسانید، مسلم بدانید که به خودتان آسیب زدهاید.
درباره این سایت