بیست و دومین دورهی قانونگذارى مجلس، در روز جمعه 14 مهرماه 1346 خورشیدى، برابر با اول رجب 1387 هجرى قمرى افتتاح شد. پذیرش قطعنامهی شوراى امنیت دربارهی بحرین و جدایى آن از ایران در روز پنجشنبه مورخ 24 اردیبهشت ماه 1349 در جلسه فوقالعادهاى كه بنا به تقاضاى دولت تشكیل شده بود تصویب و جهت اجرا به دولت ابلاغ شد. این دورهی قانونگذارى در تاریخ 9 شهریور ماه 1350 (19 رجب 1391) به مناسبت برگزارى جشنهاى 2500 ساله به موجب فرمان شاه منحل و در همان روز، دورهی بیست و سوم مجلس شوراى ملّى بهدست شاه گشایش یافت.
در جلسهی 228 مجلس بیست و دوم، یکی از نمایندگان، بهنام مهندس محمدحسین قادرپناه، شرحی میدهد از اعزام فرزندش به بندردیلم در قالب نیرویهای سپاهدانش. مهندس قادرپناه نمایندهی مردم گرگان بود و تقریباً سه سالی بعد از این سخنرانی در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۵۲ در اثر سانحهی اتومبیل درگذشت.
تاریخ این سخنرانی حدوداً 42 سال قبل است.
مهندس قادرپناه:
. یكى از مواد دوازدهگانهی انقلاب سفید ایران كه بابت كار شاهنشاه عظیم پىریزى و به مرحله اجرا در آمد، ایجاد سپاهیان انقلاب در رشتههاى دانش، بهداشت، ترویج آبادانى و مسكن بود كه به دورافتادهترین نقاط مملكت نفوذ پیدا كرده و مردمى كه احتیاج به فرهنگ، بهداشت و آبادانى و ترویج كشاورزى داشتند مقدم آن را گرامى داشته و حداكثر استفاده از معلومات و دانش آنها نمودند. مردمى كه فكر نمىكردند در ظرف چندین سال، داراى مدرسه و معلم شوند. مردمى كه فكر نمىكردند پزشكى براى درمان امراض آنها اعزام گردد و بالاخره كشاورزانى كه براى استفاده از آخرین تكنولوژى كشاورزى روزشمارى مىكردند. اینها همه، عملًا مشاهده نمودند متخصص در هر فن و حرفهاى در ده آنها ساكن شده و شبانهروز براى ایجاد یك زندگى بهتر [برای] آنها و استفاده بیشتر از وسائل موجود كوشش مىنمایند. سپاهیان انقلاب را مىتوان مردان مافوق بشرى دانست كه زندگى راحت شهرى را براى مدتى پشت سر گذارده و رو به روستاها آوردند و زندگى جدیدى در روستاها به راه انداخته، هم براى خود و هم براى روستانشینان. در این مجلس مقدس، جاى اظهار امور خصوصى نیست ولى چون واقع شده است باید به استحضار مردم برسد بدانند كه در دورهی انقلاب و براى پیشبرد انقلاب بین یك وكیل و مردم عادى هیچ فرقى نیست.
(نمایندگان: صحیح است).
فرزند من بهنام سیدرضا قادرپناه پس از اتمام دوره متوسطه و اخذ دیپلم وارد سپاه بهداشت شد. پس از طى دوره چهارماهه به بندر دیلم اعزام گردید. وقتى به من گفت كه عازم بندر دیلم است به او گفتم بىنهایت خوشحالم پسرم به جائى مىرود كه من هنوز ندیده ام و باز افتخار میكنم براى خدمت مقدس و كمك به هممیهنان خودت مىروى. او هم با جان و دل قبول كرد و رفت و در گرماى سوزان این بندر دورافتاده به خدمت مشغول شد و تا آخرین روز، به انجام وظیفه پرداخت. هستند اغلب كسانى كه راحتى را براى فرزندان خود خواسته و براى اینكه به نقاط خوش آب و هوا منتقل شوند به این و آن متوسل مىگردند. ولى من كه خود نمایندهی انقلاب هستم نه تنها از كسى درخواست ننمودم ـ و جناب آقاى دكتر شاهقلى وزیر محترم بهدارى و مأموران مربى سپاه بهداشت شاهد هستند كه به هیچوجه براى تغییر محل مأموریت فرزندم اقدامى نكردم ـ بلكه او را تشویق نمودم كه به بندر دیلم برود و كشور بزرگ خود را عملاً ببیند تا به میهنپرستى او كمكى شده باشد.
درهرحال آنچه به استحضار رسانیدم نمایندهی علاقهی قلبى من در خدمت به مملكت است.».
(مشروح مذاكرات مجلس ملى/ دوره22 / جلسه: 228 / ص : 228)
درباره این سایت